برای دیدن درسایز بزرگ وخواندن مطلب بر روی لینک زیر کلیک کنید
http://www.armin8651.gigfa.com/images/yekshanbeh-4-1319186975.jpg
معلم عصبی دفتر رو روی میز کوبید و داد زد: سارا ...
دخترک خودش رو جمع و جور کرد، سرش رو پایین انداخت و خودش رو تا جلوی میز معلم کشید و با صدای لرزان گفت : بله خانوم؟
معلم که از عصبانیت شقیقه هاش می زد، تو چشمای سیاه و مظلوم دخترک خیره شد و داد زد:
چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو سیاه و پاره نکن ؟ هـــا؟! فردا مادرت رو میاری مدرسه می خوام در مورد بچه بی انضباطش باهاش صحبت کنم!
دخترک چونه ی لرزونش رو جمع کرد... بغضش رو به زحمت قورت داد و آروم گفت:
خانوم... مادرم مریضه... اما بابام گفته آخر ماه بهش حقوق می دن...
اونوقت می شه مامانم رو بستری کنیم که دیگه از گلوش خون نیاد... اونوقت می شه برای خواهرم شیر خشک بخریم که شب تا صبح گریه نکنه... اونوقت... اونوقت قول داده اگه پولی موند برای من هم یه دفتر بخره که من دفترهای داداشم رو پاک نکنم و توش بنویسم... اونوقت قول می دم مشقامو ...
معلم صندلیش رو به سمت تخته چرخوند و گفت بشین سارا ...
و کاسه اشک چشمش روی گونه خالی شد . . .
چقدر خوب میشد که وقتایی که داریم حرفهای اضافه میزنیم یه چیزی از تومارو کنترل کنه
که بعدش بشیمون نشیم
بیشترمشکلامون حل میشد ها
سلام سلام
تازه اومدم
به اصطلاح
اصلا چرا اصطلاح واقعا این جز اولین پست هامه
میدونید چیه امسال دانشگاه قبول شدم بعد تو این شهر غریبم {البته تو همین شهر به دنیا اومدم ولی یجا دیگه بزرگ شدم}
خلاصه تو شهر خودم غریبم بعد نه برو بیایی نه رفیقو دوستی
گفتم برم تو کار دنیای مجازی
یه وب میسازم چیزایی که به نظرم قشنگن حالا هرچی میزارم
شاید شاید شاید واس کس دیگی هم قشنگ باشن
دردو دلامو مینویسم شاید سبکتر شم بالاخره این دردو دلایی که مینویسم
یجا یه کسی میخونه شایدم نخونه
بالاخره این متن ها یجا تو دل یه سیستی هاردی چه میدونم یجا ذخیره میشه
خب همون ذخیره شدنش یعنی من با هارده دردو دل کردم !!!!
چه میدونم چرت گفتم !!!
خلاصه اینکه
منننننن اومدددددددددددم