-
فرار به کجا؟؟
دوشنبه 19 دی 1390 12:39
دو پا داشتم دو پا هم قرض گرفتم تا از دست گاوها فرار کنم غافل از اینکه خود چهارپا شده بودم اکبراکسیر
-
سکوت
جمعه 25 آذر 1390 13:21
!!!!!!!!!!!!! ! ! ! ! !
-
وفا
سهشنبه 15 آذر 1390 16:36
برادری به تعدادنیست به وفاست! که یوسف ۱۲برادر داشت و حسین تنها عباس را...
-
یادش بخیر
جمعه 11 آذر 1390 09:37
یادش بخیر قبلنا بجا شماره به هم دل میدادن یادش بخیر!!!!!
-
تکلیف
دوشنبه 7 آذر 1390 17:41
تکلیفمو مشخص کنید بالاخره جواب ابلهان خاموشیست یا سکوت علامت رضاست
-
اعصاب
یکشنبه 6 آذر 1390 21:49
اعصابم خورده دوست دارم با یکی دعوا کنم !!!نبود!!!! چراشم نمیدونم
-
وصیت
یکشنبه 6 آذر 1390 21:43
به مردشور بسپارید این مرده را قبل از مصرف بتکانید امکان دارد نمرده باشد مگر نمیدانید در سرزمین ما آدم ها بعد از مرگ زنده میشوند (عزیز میشوند)
-
ادارات
یکشنبه 6 آذر 1390 19:02
(چراشو نمیدونم ولی خیلی به دلم میشینه این ...) مثل روزنامه ها.اول همه را سرکارمیگذارند بعد آگهی استخدام میزنند خداراشکر در خانه ما.کسی بیکار نیست یکی فرم پرمیکند.یکی احکام میخواند یکی به سرعت پیرمیشود وآن یکی مدام نق میزند: مرده شور ریختت را ببرد چرا از خرمشهر. سالم برگشتی (ازکتاب پسته لال سکوت دندان شکن است)
-
من نمونه ام
یکشنبه 6 آذر 1390 18:52
باور کنید من نمونه ام! دوست و دشمن اقرار میکنند من نمونه ام! همه تایید میکنند من نمونه ام!!! اول باور نمیکردم من نمونه ام! ! ولی حالا باور میکنم من نمونه ام!! لطفا قبل از ساعت ۸ مرا به آزمایشگاه تحویل دهید!!!! (اکبراسیر)
-
امان از دست جو....
جمعه 4 آذر 1390 13:59
برو ادامه مطلب!!! کلا خانما جوگیرن ها !!!!!! یعنی واقعا ارزش داره !!!!! یعنی همه اینا واقعا بینیشون مشکل داره!!!!!
-
بی خوابی
جمعه 4 آذر 1390 08:29
خوابم نمی برد صبح می شود دوباره خوابم نمی برد شب می شود تمام روزهایم! (نمیدونم از کی)
-
زندگی با ما راه بیا
جمعه 4 آذر 1390 08:23
زندگی جان؛ عزیزم اگه افتخارمیدی یکم با ماراه بیا!!!! خواهش کردم!!!
-
عمه ی عطار
چهارشنبه 2 آذر 1390 13:45
چندوقت پیش دوستم تعریف می کرد که برادرزاه ی دبستانیش هیجان زده از مدرسه به خانه میات میگه که سر صف اعلام کردن که هر کی که بهترین تحقیق راجع به زندگی عمهی عطار بکند و تا پایان هفته به مدرسه بدهد جایزه تعلق می گیرد.همه خانواده به اصرار برادرزاده به تکاپو افتادند تا راجع به عمهی عطار تحقیق کنند اما دریغ از یک خط که در...
-
مگسی را کشتم
چهارشنبه 2 آذر 1390 13:24
مگسی را کشتم نه به این جرم که حیوان پلیدیست، بد، است و نه چون نسبت سودش به ضرر یک به صد است طفل معصوم به دور سر من می چرخید به خیالش قندم یا که چون اغذیه ی مشهورش، تا به آن حد، گَندَم ای دو صد نور به قبرش بارد مگس خوبی بود من به این جرم که از یاد تو بیرونم کرد مگسی را کشتم حسین پناهی
-
عجب!!!
چهارشنبه 2 آذر 1390 11:16
همه میخواهند به بهشت بروند ولی هیچکس نمیخواهد بمیرد!!
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 29 آبان 1390 01:54
فعلا این سمت راستیه زندگی منه سختههههههههههه
-
شغل: بیکار
شنبه 28 آبان 1390 16:02
اینجوریشو دیگه ندیده بودم ازاین به بعد میخوای بری خواستگاری میپرسن کارت چیه با افتخار بگو بیکارم خانمو هم نمیذارم بره سرکار بیکارمیشه میشینیم خونه حقوق بیکاریو یارانم که هست ایووووووووووووووووووووووول باورندارید اینم مرجعش برید ببینید http://www.asriran.com/fa/news/189990%
-
بی ویرگول محض دل رفیق ...
شنبه 28 آبان 1390 15:55
می پرسد : روبراهی ؟ ( هم رفیق است و هم میهمان ) و من که روبر ، آهم محض دل رفیق ویرگول را برمی دارم و می گویم : اوهوم روبراهم ... (دانه های ریزحرف)
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 29 مهر 1390 12:03
برای دیدن درسایز بزرگ وخواندن مطلب بر روی لینک زیر کلیک کنید http://www.armin8651.gigfa.com/images/yekshanbeh-4-1319186975.jpg
-
فقر
جمعه 29 مهر 1390 01:08
معلم عصبی دفتر رو روی میز کوبید و داد زد: سارا ... دخترک خودش رو جمع و جور کرد، سرش رو پایین انداخت و خودش رو تا جلوی میز معلم کشید و با صدای لرزان گفت : بله خانوم؟ معلم که از عصبانیت شقیقه هاش می زد، تو چشمای سیاه و مظلوم دخترک خیره شد و داد زد: چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو سیاه و پاره نکن ؟ هـــا؟! فردا...
-
کوچه خوشبختی
پنجشنبه 28 مهر 1390 23:49
این اسم ها رو نداشتیم چیکارمیکردیبم
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 18 مهر 1390 23:10
تاشروع کردم به نوشتم وایمکسم قطع شد آخه چرا؟؟؟
-
چقدرخوب....
چهارشنبه 13 مهر 1390 19:09
چقدر خوب میشد که وقتایی که داریم حرفهای اضافه میزنیم یه چیزی از تومارو کنترل کنه که بعدش بشیمون نشیم بیشترمشکلامون حل میشد ها
-
قول و قرار
چهارشنبه 13 مهر 1390 19:03
قول و قرارهایمان جایش امن است... زیر پاهای تو
-
واقعا این یعنی چی؟؟؟؟
چهارشنبه 13 مهر 1390 18:44
همه رقمشو دیده بودیم غیر این یکیش !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! و
-
امین!!!!
چهارشنبه 13 مهر 1390 18:31
-
اومدم!!!!!؟؟؟
سهشنبه 12 مهر 1390 20:22
سلام سلام تازه اومدم به اصطلاح اصلا چرا اصطلاح واقعا این جز اولین پست هامه میدونید چیه امسال دانشگاه قبول شدم بعد تو این شهر غریبم {البته تو همین شهر به دنیا اومدم ولی یجا دیگه بزرگ شدم} خلاصه تو شهر خودم غریبم بعد نه برو بیایی نه رفیقو دوستی گفتم برم تو کار دنیای مجازی یه وب میسازم چیزایی که به نظرم قشنگن حالا هرچی...
-
اولین.....
سهشنبه 12 مهر 1390 19:55
تازه شروع کردم 12/7/90
-
خدایا
سهشنبه 12 مهر 1390 16:56
خداوندا نمی دانم خداوندا نمی دانم در این دنیای وانفسا کدامین تکیه گه را تکیه گاه خویشتن سازم نمیدانم نمی دانم خداوندا. در این وادی که عالم سر خوش است و دلخوش است و جای خوش دارد. کدامین حالت و حال و دل عالم نصیب خویشتن سازم نمی دانم خداوندا به جان لاله های پاک و والایت نمی دانم دگر سیرم خداوندا. دگر گیجم خداوندا...