نمیــــ دانم
نمیــــ دانم

نمیــــ دانم

...



صرفا جهت اینکه بگیم زنده ایم ...




دهن این اهنگ سرویس




تو ای دلبر که پرسی حال ما را

 که می گوید یاد آشنا کن؟

مرا درمانده ی حسرت چه خواهی؟

که می گوید که دردم را دوا کن؟

چو احوال زارم یاد کردی

دوباره دست مرگ از من رها شد

رها کن دامنم را تا بمیرم

که جانم خسته زین ریج و بلا شد

نمی دیدی دلم میوانه ی توست؟

نپرسیدی چرا حال دلم را؟

به درگاه تو زاری ها نکردم ؟

چرا پس حل نکردی مشکلم را؟

تو را "پیوند روح و جان" نخواندم؟

تو" پیوند دل و جانم" نبودی؟

چرا از دام آزادم نکردی؟

چرا در فکر درمانم نبودی؟

نمی دیدی که بعد از آن همه رنج

دل من تاب تنهایی ندارد؟

نمی خواندی مگر در داستان ها

دل عاشق شکیبایی ندارد؟!

به درد من،فراق روی ماهت

نمی افزود و از جانم نمی کاست؟

نمی دانی که آن اندوه جانکاه

شب و روز از دل و جانم چه می خواست؟

تو را چون گل نوازش ها نکردم؟

"خریدار تو و نازت"نبودم؟

تو "تنها هم زبان من" نبودی؟

من از جان محرم رازت نبودم؟

نمی لرزید سر تا پایم از شوق

چو یکدم در کنارت می نشستم؟

نم گفتم به آن چشمان زیبا

"تو زیبایی و من زیبا پرستم"؟

در آن مهتاب شبهای بهاری

که میکردی به روی من تبسم

نگه را بود تاب بیش دیدن؟

زبان را بود یارای تکلم؟

"صفای عشق و امیدت" نگفتم؟

"بهار و باغ و گلزارم " نبودی؟

در آن ایام تاریک جدایی

همایون بخت بیدارم نبودی؟

به بال آرزو تا مه نرفتیم؟

خدا را در صفای جان ندیدیم؟

بهشت عشق را دیدن نکردیم؟

گل امید از آن گلشن نچیدیم؟

غم دل را نمی گفتیم تنها؟

غزل ها را نمی خواندیم با هم؟

نمی کردم لبانت را تماشا؟

نمی گفتی چه خواندی در نگاهم؟

نمی دیدی که چون پروانه می سوخت

میان آتش غم تار و پودم ؟

نه از پروانه کم بودم که نالم

اگر دیدی که من خاموش بودم

به دام غم گرفتارم ندیدی؟

به جان و دل گرفتارت نبودم؟

در آن شبها که گفتی راز دل را

سرا پا محو گفتارت نبودم؟

نمی گفتم تو را با بی قراری:

ببین دل را که از هجران گه دیده؟

ننالیدم در آغوشت که ای ماه

ببین جان را چه محنت ها کشیده؟

چه میپنداشتی پولاد بودم؟

تنم رویین و جانم آهنین بود؟

اگر هم آهنم پنداشتی باز

سزای آن محبت ها نه این بود

چه شب ها خواب در چشمم نیامد

و گر، خفتم تو را در خواب دیدم

چه رویاهای شیرینی که آخر

بنای جملگی بر آب دیدم

نخستین روزها را یاد داری؟

که ترسیدی وفا دارم نبینی؟

وفا داری چنانم ناتوان کرد

که میترسم دگر بارم نبینی!

چرا باید در این ده روزه ی عمر

دل من رنگ آسایش نبیند؟

چرا باید که چونخاکستر گرم

به روی آتش حسرت شیند؟

هنوزم یک نفس در سینه باقیست

 هنوز ای گل "فرهاد تو" ام من

تو میدانی که "لیلای منی" تو

تو میبینی که "مجنون تو" ام من

هنوزت می پرستم می پرستم

زند گر تیشه، غم بر ریشه ی من

هنوزت با دل و جان دوست دارم

تویی سرمایه ی اندیشه ی من

تو ای دلبر که پرسی حال ما را

که می گوید که یاد آشنا کن؟

مرا درماندهی حسرت چه خواهی؟

که می گوید که دردم را دوا کن؟

که گوید یاد من بیمار خود را؟

که گوید با خبر از حال مk باش؟

اگر یارم منی حالم چه ترسی؟

وگر یار منی پس مال من باش



                                       فریدون مشیری



نظرات 17 + ارسال نظر
عکاشه شنبه 5 اسفند 1391 ساعت 09:36 http://www.rahansa.com

من عکاشه هستم اگر مایل به تبادل لینک هستید به سایت من سری بزنید

باشه بش میگم

زکیه شنبه 5 اسفند 1391 ساعت 16:40 http://www.ta-talaghi.blogfa.com

:) ...

نسیم شنبه 5 اسفند 1391 ساعت 23:27 http://my-closed-dreams.blogsky.com/

راستی دکلمه ی آهنگت خیلی لایک داره... خیلی!

گریه نکن حالا

رهگذر یکشنبه 6 اسفند 1391 ساعت 09:42 http://bientehaa

لاییییییییییییک.فریدونو خیلی دوس دارم و این شعرو بیشتر.ممنون

مرسی

e2 یکشنبه 6 اسفند 1391 ساعت 23:53

حالاای دکلمه تو چه ماشینی تو چه مسیری حال میده که همه رو برد تو حس ؟
یادش بخیر . البته کم کم باید خودمون رو واسه سفر بعدی آماده کنیم دیگه

گیسو دوشنبه 7 اسفند 1391 ساعت 14:19 http://mosaferkocholo15.blogsky.com/

اون وقت شما چند نفرید؟
زنده ایم
مگه دور از جون قراره کجا باشید؟

ما 7 . 8 نفری هستیم

رضوانه دوشنبه 7 اسفند 1391 ساعت 22:10 http://www.72r72.blogfa.com

صرفا" جهت اینکه بگیم با اینکه آپدیت نمیکنی گاهی سر میزنیم

آپدیتیم دیگه

arman سه‌شنبه 8 اسفند 1391 ساعت 13:21

قشنگ بود

میدونم

[ بدون نام ] سه‌شنبه 8 اسفند 1391 ساعت 14:12

سلام دوست قدیمی
شما چرا بدتر از ما کم پیدایی؟
زود به زود آپ کن بابا

سلام
اسمت چیه فرزندم؟

farzaneh سه‌شنبه 8 اسفند 1391 ساعت 15:14 http://www.smoothnotesoffe.blogsky.com

zendeyim dar eyne mordan....che zendegiye talkhi

درست می فرمایید

صوری چهارشنبه 9 اسفند 1391 ساعت 12:11 http://www.soorii.blogfa.com

ااااااا
اسمم کو پس
اسمم صوریه

ااااااااا تویی؟؟؟

شمام دیر به دیر آپ میکنی که

رضوانه جمعه 11 اسفند 1391 ساعت 00:17 http://www.72r72.blogfa.com

خو زمانی که اپدیت نمیکردی اگه گاهی بهت سر نمیزدم که اون وخ نمیفهمیدم آپدیت کردی و این صحبتا ... دلت خواست به وبلاگ منم بیا خوشحال میشم ممنونم

باش میام

شقایق شنبه 12 اسفند 1391 ساعت 19:09 http://hiichestan.blogfa.com

سلام
قالب نو مبارک
ولی اون یکی بهتر بود

ممد ترکوندش

طـ ـودی دوشنبه 14 اسفند 1391 ساعت 13:06 http://b-namoneshon.blogsky.com/

باز این قالبو نابود کردین که!!

شاهکار ممدِ

افسانه دوشنبه 14 اسفند 1391 ساعت 17:15 http://gtale.blogsky.com


همه از عشق وجنون می گویند

همه زین کاسهء خون می گویند

نام هرگونه هوس عشق نهند

بیخوداز ناز و فزون می گویند

عشق آنست که آتش فکند

آتش اندر دل سرکش فکند

عشق آنست که بایک دیدار

شعله درقلب مشوش فکند

خواستن را نرسیدن عشق است

سوختن و یار ندیدن عشق است

بهله همینطوره

قاصــ-ـ-ـ-ــدکــ ـ ـ پنج‌شنبه 17 اسفند 1391 ساعت 00:48 http://earsplitting-silence.blogsky.com


سلام ، خوبی ؟!!

چه تفاهمی منم زنده ام

سلام
زنده ای؟ مطمئنی؟

e2 سه‌شنبه 22 اسفند 1391 ساعت 09:05 http://www.e2khodam.blogsky.com

......م دهنت علی س....فر از طرف سکوی نفتی پدکس

تو روحت ..اشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد